علمی زیبا جذاب و هیجان انگیز
دربارة فناوری نانو چه میدانید؟
تاریخچه
اولین جرقه فناوری نانو در سال 1959 زده شد. در آن سال ریچارد فاینمن طی یک سخنرانی با عنوان "There is plenty room at the bottom" ایده فناوری نانو را مطرح ساخت. اما واژه فناورینانو اولین بار توسط نوریوتاینگوچی استاد دانشگاه علوم توکیو در سال 1974 مطرح گردید. فناوری نانو که از آن به عنوان "انقلاب صنعتی دوم" یاد میکنند با صراحت تمام شروع شده است و سرانجام تمامی ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر قرارخواهد داد. این فناوری به سرعت در بسیاری از جبههها در حال پیشرفت است و به نظر میرسد سریعاً پویایی برخی از بزرگترین صنایع ما از فناوری اطلاعات گرفته تا تولید انرژی و هوا فضا را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
درباره ی این علم جالب بیشتر بدانید...
واقعا دانشگاه برای یک ورودی جدید چهجور جایی است؟ بیایید با هم ببینیم چطور اسطورههایی که توی ذهن یک پشتکنکوری از دانشگاه ساختهاند، همان روزهای اول فرو میریزد:
1 ـ عذاب تنهایی
این اولین احساس یک دانشجوی غیربومی است؛ وقتی که شب اول را دور از خانه و در خوابگاه دانشگاه یا خانه ی دانشجویی میگذراند. شعار ندهید که فقط دخترها اهل این رمانتیکبازیها هستند، نه اینطور نیست. این حس را با یک شب بیرون ماندن پسرانتان در جوار دوستان همشهری اشتباه نگیرید.
«... دیگه چی می گی؟ همه زندگیمونو پای تو گذاشتیم. نذاشتیم آب تو دلت تکون بخوره. هر چی خواستی برات آماده کردیم. از خودمون زدیم تا تو راحت بزرگ بشی و سختی نکشی...»
این جملاتی است که پدر و مادرهای بسیار خوب! به فرزندانشان می گویند. اما بیایید و لطف کنید و پدر و مادرهای خوبی نباشید!
اگر چه به نظر خیلی ها بزرگ کردن بچه ها لای پنبه، کمال محبت است اما باید بدانیم ندانسته بزرگترین خیانت را به بچه هایمان می کنیم. چرا که در اختیار قرار دادن همه امکانات و روبه رو نشدن با مشکلات، بچه ها را از یادگیری بسیاری از مسائل زندگی محروم می کند. در بسیاری از موارد نیز اعتماد به نفس کودک را از بین می برد.
در گذشته وقتی از اعتماد به نفس صحبت می شد، بیشتر مردم گمان می کردند اگر کودک تمام امکاناتش فراهم باشد و طعم شکست را نچشد، از اعتماد به نفس بالایی برخوردار می شود. اما امروزه متخصصان بر این باورند که باید کودک شکست ها را تجربه کند تا در آینده زندگی موفقی داشته باشد. البته این بدان معنا نیست که کودک را در میان مشکلات و خطرات تنها بگذاریم بلکه باید به آنها کمک کرد تا مشکلات را تجربه کنند.
کودکان کاری را بارها تکرار می کنند و پس از هر بار شکست دوباره آن را انجام می دهند و از این طریق تجربه می آموزند. مثال ساده آن راه رفتن است. کودک برای یادگیری راه رفتن بارها زمین می خورد و بلند می شود اما از پای نمی ایستد. این نشانه این است که کودک از شکست ها اعتماد به نفسش را از دست نمی دهد بلکه با کسب تجربه اعتماد به نفس پیدا می کند.
نکته قابل توجه این است که مهم ترین دلیلی که بچه ها در زمان راه افتادن ناامید نمی شوند این است که ما به آن ها توجه می کنیم و آن ها را تشویق می کنیم. این تشویق ما در موفقیت آن ها اثر زیادی دارد.
بنابراین به جای این که مشکلات و موانع را از سر راه کودکان برداریم باید به آنها کمک کنیم تا با آن مشکلات روبرو شوند و تجربه کنند. در این راه کمک ها، حمایت ها و تشویق های ما بسیار کارساز است.