خبرگزاری فارس
نویسنده:نصرت اله سیفی
منبع:شانا
تامین امنیت، یکی از محورهای مهم بازار انرژی است و هیچ سرمایهگذار دوراندیشی، بدون تأمین امنیت انرژی، در این بخش سرمایهگذاری نمیکند؛ از این رو قراردادها به گونه ای تنظیم میشود که خریدار و فروشنده تضمینهای کافی به یکدیگر اعطا کنند.
در قراردادهای گاز طبیعی که به طور معمول درازمدت و بینالمللی هستند، این تضمین ها بسیار محکم تر است و اختلاف میان دو طرف قرارداد به محاکم بینالمللی ارجاع میشود.
قراردادهای گازی روسیه و کشورهای اروپایی از نوع قراردادهای بینالمللی درازمدت است که از سال ها پیش به اجرا درآمده اند. برخی کشورها مانند فنلاند تقریباً 100 درصد و برخی مانند آلمان تا 30 درصد به انرژی روسیه وابستگی دارند.
اما این اعتماد چند ده ساله، از سه سال پیش خدشه دار شده است. آنچه مهم است رفتار روسیه به عنوان فروشنده و کشورهایی مانند اوکراین به عنوان ترانزیت کننده و خریدار و آلمان به عنوان صرف خریدار هستند. همچنین باید دید از این نمد چه کلاهی میتوانیم برای خود بدوزیم.
به این ترتیب بررسی راهبرد هر یک از دوطرف روسیه و اروپا به مطالعه وسیع در زمینههای مختلف اقتصاد انرژی، همچنین بررسی اقتصاد کلان و نیز مطالعه مسائل سیاسی- امنیتی نیازمند است.
- نگاهی به وضع انرژی روسیه
1) روسیه سه سال پیش سند راهبردی انرژی را تدوین کرد و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری وقت، آن را به اطلاع جهانیان رسانید. طبق این سند، روسیه بازیگر اول انرژی جهان خواهد بود.
2) روسیه تمایل دارد امنیت تأمین انرژی بخش عمده ای از جهان، به ویژه اروپا را در اختیار بگیرد و در سند یادشده نیز خود را ملزم به تأمین امنیت انرژی کرده است.
3) دولت روسیه قصد دارد در یک برنامه پنج ساله با نصف کردن شدت انرژی مصرفی در روسیه، قدرت صادراتی خود را افزایش دهد.
4) شرکت گازپروم که نیرو محرکه اقتصاد روسیه و در سالیان اخیر همواره یکی از پنج شرکت اول دنیا بوده است، علاوه بر فعالیت در زمینه گاز، وارد فعالیت در زمینه نفت، زغال سنگ، برق، انرژی اتمی و حتی انرژیهای نو شده است. دامنه فعالیت این شرکت از اکتشاف تا خرده فروشی گسترش یافته است.
5) به برکت افزایش قیمت نفت در دو سال گذشته، شرکت گازپروم منابع مالی فراوانی به دست آورده و شروع به خرید انواع شرکت های فعال در بخش انرژی، به ویژه در اروپا کرده است؛ به این ترتیب روسیه نه تنها در نقش تأمین کننده گاز طبیعی که در کسوت توزیع کننده و خرده فروشی هم وارد بازار اروپا شده است.
6) روسیه به خوبی از ارزش شبکه انتقال خود آگاهی دارد و از آن بهره میبرد. این کشور بخش عمده گاز کشورهای قزاقستان و ترکمنستان را خریداری می کند و با ایجاد موازنه مثبت در سبد گازی، امکان صادرات به اروپا و دیگر خریداران جهانی را افزایش میدهد.
7) روسیه برای دستیابی به بازارهای گاز که امکان لوله کشی ندارند، در حال احداث چند کارخانه تولید گاز طبیعی مایع شده(ال.ان.جی) است، ضمن این که به زودی در این زمینه رقیب جدی قطر خواهد شد و وابستگی خود را به صادرات گاز به اروپا نیز کاهش خواهد داد.
- نگاهی به وضع انرژی اروپا
1) با وجود تلاش برای جانشینی انرژی های فسیلی با دیگر انرژی های در دسترس، نیاز اروپا به انرژی فسیلی، به ویژه از نوع پاک (گاز طبیعی) رو به فزونی است.
2) تولید گاز در داخل اروپا کاهش یافته، برای مثال منابع گازی دریای شمال و هلند دچار افت فشار تولید شده؛ از این رو وابستگی اروپا به واردات بیشتر شده است.
3) اتحادیه اروپا به دلیل پیروی از سیاست های منع گسترش نیروگاه های هستهای که فناوری ناایمن و غیرقابل اطمینانی دارند، تولید انرژی از نیروگاه های هستهای را کنار گذاشته است. بعلاوه اخذ مجوز و ساخت نیروگاه های هستهای فرآیندی بسیار زمان بر است؛ از این رو و در کوتاه و میان مدت استفاده از این منبع ناممکن است. زغال سنگ نیز بسیار آلاینده است و هر گونه گرایش به آن با پیمان کیوتو ناهمسو خواهد بود.
4) اروپا در بازی سیاسی تحریم ایران به کارگردانی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی گرفتار شده و اتحادیه اروپا با پیروی از آنان خود را از دومین منبع گازی جهان محروم کردهاست.
5) اروپا به منبع دیگری که بتواند نیاز روزافزونش را به گاز تأمین کند، دسترسی ندارد. زیرا تامین کنندگان سنتی آن یعنی کشورهای صادر کننده گاز در شمال آفریقا با حداکثر توان در حال صادرات هستند. بعلاوه واردات ال.ان.جی از قطر و برخی منابع دیگر و نیز افزایش ظرفیت تولید آنان یا ناممکن و یا بسیار دشوار است. در پی جنگ روسیه و گرجستان، امید کشورهای اروپایی برای تأمین گاز از ترکمنستان و به طور مستقیم از طریق عبور خط لوله دریای خزر (ترانس کاسپین) به یاس بدل شد.
6) اروپا دارای سند انرژی است. در این سند سناریوهای مختلفی برای وضعیت های مختلف پیش بینی شده و نباید طرحهای جایگزین آنان را دست کم گرفت. اما سرلوحة سیاست کشورهای اروپایی متنوع سازی منابع تأمین انرژی است، به نحوی که مثل امروز فشار خون اروپا به شیری که در دستان روسیه است وابسته نباشد.
-جایگاه ایران در عرصه انرژی
1) هر چند در ایران چند پروژه صادرات گاز در دست اجرا یا مطالعه است، ولی سیاست و استراتژی مدون برای آن وجود ندارد؛ از این رو تصمیم جدی در باره صادرات دستخوش نوسان است.
2) مصرف داخلی گاز در ایران روند مسرفانه دارد؛ به گونه ای که در اسراف منابع انرژی سرآمد هستیم. در صورت عدم کنترل، مصرف داخلی به زودی تمام منابع گاز و نفت را خواهد بلعید و این تهدیدی جدی است، ضمن آن که بحث تزریق گاز به میدان های نفتی و تبدیل آن به محصولات پتروشیمی، از دیگر سرفصلهای نیاز داخلی هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
3) سرمایه گذاری نامتناسب در بخش گاز جهانی سبب شده است توان بالقوه افزایش تولید گاز ایران بسیار بالا باشد؛ این در حالی است که دیگر دارندگان منابع گاز سرمایهگذاری های لازم را کردهاند و دیگر جایی برای افزایش تولید ندارند؛ به سخن دیگر ایران تنها منبع عظیم گاز است که میتواند این کالا را به جهانیان عرضه کند.
4) ایران درگیر تحریم های نفتی است که آمریکا از سال1995 وضع کرده است. از آن روز تا کنون کشورمان با مشکلات سرمایهگذاری دست و پنجه نرم کرده است. تحرکات دیپلماتیک آمریکا و متحدان سنتی آن یعنی انگلیس و رژیم صهیونیستی، روند سرمایه گذاری خارجیان در منابع نفت و گاز ایران را کند کرده است.
5) ایران به خریداران دیگر هم دسترسی دارد. موقعیت جغرافیایی ایران به گونهای است که اروپا یکی از چند بازار ممکن برای صدور گاز آن است.
6) ایران مبتکر تشکیل مجمع کشورهای صادر کننده گاز (تشکیلاتی مشابه اوپک) است و اقدام های اجرایی با روسیه و قطر را آغاز کرده است.
- نتیجهگیری
به کارگیری سیاست و راهبرد مناسب نیازمند مطالعه بسیار عمیق با مشارکت همه دستگاه های تخصصی و سیاسی و امنیتی است.
اکنون که به یمن تلاش همسایه شمالی یعنی روسیه، بازار اروپا چکش خورده و آماده است، چرا از آن استفاده نکنیم؟شبکههای گاز اروپا توسعه یافته اند و مانند تار عنکبوت تمام سطح اروپا را تحت پوشش دارند. سرمایهگذاری ها انجام شده است و در صورت پر نبودن مخازن گاز (مایع شده و زیرزمینی) و جاری نشدن گاز در داخل لولهها، سرمایهگذاری هایشان هدر خواهد رفت.
از طرفی ورود به بازار روسیه، بدون هماهنگی با آنان میتواند به تنش میان دو صادر کننده بینجامد و برنده آن اروپاییان خواهند بود، هرچند که تا قبل از تشکیل مجمع صادر کنندگان، اروپا بارها از همین پروژه کاغذی نابوکو برای مذاکره با روسیه بهره برده است. با وجود این غلظت، این اتحاد با اولین صادر کننده گاز جهان نباید به گونهای باشد که استقلال و تاثیر گذاری ایران در این زمینه لرزان شود.
روسیه میخواهد فعال بیرقیب در اروپا باقی بماند. به همین دلیل بارها پیشنهادهایی برای توسعه میدان های گازی ایران داده است که میتواند سرنوشت گازی ایران را تغییر دهد، ضمن آن که سیگنالهای این کشور برای صدور گاز ایران به هند و پاکستان که بازارهای کم ارزش تری نسبت به اروپا هستند را نباید فراموش کرد. زیرا با صدور گاز به شرق نفوذ احتمالی ایران برای صدور گاز به غرب کاهش مییابد.
رقیب جدی دیگر قطریها هستند که توان صادرات در قالب ال.ان.جی را دارند؛ البته بیشترین ظرفیت آنها برای فروش به آمریکای شمالی و خاور دور است و توان افزایش ظرفیت محدودی دارند. جالب توجه این که قطر هم چندین بار پیشنهاد خرید گاز از ایران، به ویژه از پارس جنوبی را کرده است.
اروپاییهای تشنه گاز، در دام خود ساختهای گرفتار آمدهاند و آن تحریم نفتی و مالی ایران است. شرکت های اروپایی زیادی هم اکنون در ایران سرمایهگذاری مطالعاتی کردهاند، اما برای سرمایه گذاری واقعی در میدان های گاز به چراغ سبز از ماورای مرزهای کشورشان یعنی آمریکا و متحدان جهان وطنی یعنی یهودیان صهیونیست نیاز دارند و برای مثال می توان به پروژه پرشین ال.ان.جی، پارس ال.ان.جی و نابوکو اشاره کرد.
در این میان یک کشور اروپایی به خود جرات داد و بر اساس منافع ملی اقدام کرد که میتواند سرمشق دیگر کشورهای اروپایی قرار گیرد. دولت سوئیس تقریباً 11ماه پیش قرارداد بلندمدت خرید گاز از ایران را امضا کرد.
اروپا به طور طبیعی مشتری گاز ایران است. موضوع این است که اروپا چه موقع به طور جدی سر میز مذاکره خواهد آمد. ما باید به دقت سبد انرژی اروپا را تحت نظر داشته باشیم و امکانات آنها برای تامین انرژی را رصد کنیم تا گرفتار بلوف های سیاسی و اقتصادی آنها نشویم.
هیچ گاه نباید سرمایهگذاری در میدان های گازی را به رقبایمان یعنی روسیه و قطر بدهیم، بلکه از اروپایی ها بخواهیم اگر خواهان گاز طبیعی هستند، باید در میدان های گازی ایران سرمایهگذاری کنند. در ضمن ایران باید از اختلاف آشکار قیمت عمده فروشی و خرده فروشی اروپا که گاه تا چند برابر است، بهره مند شود. به عبارتی باید در بازار خرده فروشی اروپا نقش داشته باشیم.
سازوکار این نقش آفرینی نیازمند تعامل بخش دولتی و خصوصی ایران است. مجموع امتیازهای مالی و سیاسی که در قبال گاز خواهیم گرفت، نیازمند ارزیابی است تا ارزان نفروشیم یا تخمین بالا سبب از میان رفتن بازار نشود.
البته سخن از این بایدها و نبایدها بدون در نظر گرفتن شرایط، نامنصفانه است و باید شرایط روز را در مذاکرات دخالت داد. اجرای این سیاست ها که دنیایی از ظرایف تجاری و اطلاعاتی است، به پیش نیاز مطالعاتی دقیق وابسته است که همان سند راهبرد انرژی است.