همانطور که با "کودک طبیعی"پا به عرصه دنیا مینهیم مقدمات کودک درونی ما نیز مهیاست. اساساً "کودک درون" احساسی است که درباره خود داریم ما نیازها و خواستهها و احساساتی داریم که عبارتند از گرسنگی، تشنگی، ترس، کنجکاوی، خشم، نیاز به محبوببودن و مجموعه وسیعی از دیگر احساسات که همراه با بزرگ شدن ما آشکار میشوند. همه این موارد ضبط میشوند. انگار که "کودک درون" دیسکی کامپیوتری است که بر روی آن همه چیز را ضبط کرده باشیم، به مرور اطلاعات جدیدی بر آن اضافه میکنیم و هر گاه که بخواهیم، فایلهای کهنه را بازخوانی میکنیم. ممکن است این کار را آگاهانه انجام دهیم، همچون زمانی که میدانیم خاطرهای را به یاد آوردهایم. ممکن است فایل را گم کرده باشیم، همچون زمانی که تلاش ما برای یادآوری آنچه سالها پیش رخ داده است، ناموفق میماند. ممکن است بدون آنکه بدانیم، به گذشته بازگردیم، همچون زمانی که اتفاقی در زمان حال به طور نیمه خودآگاه، واکنش هیجانی کهنهای را در ما زنده میکند.
"کودک درون" را همچون حلقههایی که بر یک کنده درخت دیده میشود تصور کنید. همچنان که درخت رشد میکند حلقههای بیشتری بر محیط خارجی درخت افزوده میشود. حلقهها زیر پوست درخت پنهانند. اما همیشه حلقه جدیدی زیر سطح خارجی در حال شکل گرفتن است. درنتیجه هر روز بر ضبطهای "کودک درون" خود میافزاییم. به اتفاقاتی که در پیرامون رخ میدهند، با شیوههای مختلفی واکنش نشان میدهیم. این واکنشها، خاطرات آینده ما میشوند. یعنی همان حلقههایی که در حال اضافه شدن هستند.
همه ما در درونمان کودکی داریم، که بخش احساسی و عاطفی وجود ماست. این کودک بازیگوش و شهودی و خلاق و خودانگیخته است. اگرچه اغلب اوقات زیر نقاب با لفافهای که بر چهره میزنیم پنهان میماند. کلید انس و الفت در روابط، شادابی و طراوت و تندرستی، کشف گنجینههایی درون و آگاهی از ضمیر نورانی خویشتن، جملگی در دستهای اوست.
این کودک عزیز بخش ارزشمند و نازنین وجودتان و منتظر توجه هوشیارانه شماست. "کودک درون" کمکتان میکند تا شادمانه گذشته را رها کنید و هشیارانه در این لحظه حضور یابید.